«وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا»
روایتهایی خواندنی درباره سردار سلیمانی؛
با آغاز درگیریهای منطقه که به نوعی نقطه آغاز آن را میتوان از سوریه دانست شاهد، نقطه نظراتی در رابطه با چگونگی این درگیریها بودیم.
در ابتدا ساز مخالف از سوی معارضین سوری زده میشد و کم کم گروههای تروریستی از کنار آن ریشه دوانده و ظهور پیدا کردند، در این میان اظهارنظرات مختلفی برای فروکش کردن این نا آرامیها از سوی کشورهای منطقه و جهان مطرح شد اما بدون شک اقدامات ایران و ارائه راه حلهایش صادقانه و کارآمد بود چرا که پشت آن هیچگونه اغراض سیاسی نهفته نیست.
در این بین دو مهره کلیدی در تحولات منطقه وجود دارد که در تیتر اخبار جایگاه مهم و ثابتی را به خود اختصاص دادهاند که این دو مهره یکی " بندر بن سلطان" که از دور تحولات منطقه خارج شد که که در پیشبرد اهداف غرب و هدایت و تامین تروریستها عاجز ماند در نتیجه به عنوان یک مهره سوخته تلقی شد و دیگری " سردار قاسم سلیمانی" است که با مشاورههای نظامی خود منجر به شکست تروریستها در بسیاری از مقاطع شده است.
خارج از مرزهای جغرافیایی ایران افسانهای زیادی درباره او سر زبان هاست. افسانههایی که هیچ وقت درستی یا نادرستی شان از طرف هیچ مقام رسمی تایید نشده